این بار به جای اینکه غر بزنم برایتان، آمده ام کمیحکیمانه صحبت کنم در باب مسائلی که دارم با مدرسه...
نه تنها این مدرسه که تمامیمدارسی که تا کنون بوده ام،این مدرسه به طور اخص اما.
البته شاید عنوان گفتار حکیمانه خیلی صحیح نباشد و پرسش حکیمانه مناسب تر باشد.
میخواهم بپرسم خدایا
به راستی در پس این همه جابجایی من آن هم در طی ۵ سال ناقابل چیست؟
حکمت آوارگی و همیشه تازه وارد بودنم در مدارس چه میتواند باشد؟
اینکه هیچ مدرسهای به جز همان مدرسه دخترانه که دو ماه و اندی مهمان بودم برایم راحت نبوده و مسئلهای وجود داشته همیشه و حاشیه ای....
چه باید بفهمم؟
چه طور باید بشوم؟
لطفا بدون درد و خون ریزی بفهمان به منای حکیم!
یا به همین مقدار درد و غربت کشیده شده بسنده بفرما...
امیدوارم صلاح تو این باشد که امسال اخرین سال معلم خانه به دوش بودنم باشد و جایی پیدا کنم که جای من باشد.
آمین
چطوری میشه دید و گذشت؟